یک دنیا حرف, فیلم جدید, عکس, نرم افزار موبایل, بازی, جوک و اس ام اس, موزیک, موزیک ویدئو

یک دنیا حرف, فیلم جدید, عکس, نرم افزار موبایل, بازی, جوک و اس ام اس, موزیک, موزیک ویدئو

دانلود فیلم جدید, عکس, دانلود نرم افزار موبایل, دانلود بازی, جوک و اس ام اس, دانلود موزیک, دانلود موزیک ویدئو
یک دنیا حرف, فیلم جدید, عکس, نرم افزار موبایل, بازی, جوک و اس ام اس, موزیک, موزیک ویدئو

یک دنیا حرف, فیلم جدید, عکس, نرم افزار موبایل, بازی, جوک و اس ام اس, موزیک, موزیک ویدئو

دانلود فیلم جدید, عکس, دانلود نرم افزار موبایل, دانلود بازی, جوک و اس ام اس, دانلود موزیک, دانلود موزیک ویدئو

سیلی به گوش خلق؟! رفتار زننده ماموران شهرداری با دستفروش ها

زندگی‌اش لنگ همین یک لقمه نان بخور و نمیری است که از راه دستفروشی عایدش می‌شود. صبح به صبح از چاردیواری عذاب‌آور دنیایش می‌زند بیرون و به امید کسب یک روزی حلال بساطش را می‌چیند پای یکی از خیابان‌های شهر. با ترس و لرز البته؛ همان ترس همیشگی که مبادا ناگهان کسی از راه برسد و لگدی بیندازد زیر همین چهار قلم جنسش و همان‌ها را هم نیست و نابود کند و یا با خود ببرد. ترسی که این روزها بیشتر به چشمش می‌آید و زندگی حال و آینده‌اش را دارد بدجور با یک تلخی مبهم عجین می‌کند.

  باز هم یک سیلی دیگر... 

امروز داریم سر و صدایش را از تهران می‌شنویم. همین‌طور هی عقب گرد کنید یک سرش را در فومن و ارومیه می‌بینید، یک سرش را در بندرعباس و سر دیگرش را در میاندوآب و ده‌ها جای دیگر. تازه این‌ها فقط مواردی بوده‌اند که علنی شده است و در دنیای مجازی این دست و آن دست شده است. خدا می‌داند چه جاهایی دارد چه اتفاق هایی می‌افتد و آب هم از آب تکان نمی‌خورد.

آخرین نمونه‌اش هم کتک مأموران شهرداری و ضرب و شتم جوان دستفروش در تهران.

 

یک نمونه دیگر از چنین رفتار مشابهی که دل خیلی‌ها را به درد آورد، ماجرای دستفروش فومنی بود که عنوان «سیلی مأمور سد معبر شهرداری بر صورت زن نان‌آور خانه» در فضای مجازی دیده شد. اتفاقی که خیلی از چهره‌های معروف دنیای صدا و تصویر هم به آن واکنش نشان دادند و از آن انتقاد کردند.

 

یا قبل‌تر در میاندوآب و ارومیه و بندرعباس. 

---
---

 

رفتاری بدون توجیه

بعید می‌دانم کسی باشد و این ویدئوها را دیده باشد و بتواند حتی تهِ‌تهِ دلش کمی حق را به مأموران سد معبر بدهد. زشتی رفتار کاملا عیان است و توجیهی ندارد؛ حتی به رغم اینکه در توضیحات تکمیلی مقام و مسئول‌ها در فضای مجازی بودند توجیهاتی از این قبیل که کشمکش و درگیری رخ داده، توسط فرد دستفروش شروع شده است. حتی اگر به یقین اینگونه باشد، باز هم دلیلی وجود ندارد برای خواباندن سیلی به گوش یک نان‌آور خانه یا لگد انداختن زیر بساط جوانکی دستفروش. هیچ توجیهی! و حالا این وسط واقعا تفاوتی دارد که طرف اهل ایران است یا افغانستان و یا هرکجای دیگر این کره خاکی؟ ملیت یک انسان قرار است مجوز نحوه برخورد با او را صادر کند که در ماجرای اخیر، آقایان گفتند دست فروش ایرانی نبوده!

 

چرا پس از سال‌ها خبری از ساماندهی نیست؟

شده است یک اپیدمی. یک فرآیند. هر ازگاهی چنین اتفاق مشابهی می‌افتد و پشت بندش یک موج رسانه‌ای و پشت بند آن هم واکنش مسئولان و نهادهای مربوطه که توبیخ می‌کنیم، برکنار می‌کنیم، کرامت انسانی مهم است، ضرب و شتم جوابگو نیست و این قبیل صحبت‌ها. ولی واقعیت این است که رسما اتفاقی نیفتاده، که اگر می‌افتاد پس چرا درس عبرتی نشده و این صحنه‌های مملو از پستیِ عده‌ای اینقدر پر و پیمان در حال تکرار شدن است؟ تا یک شر مجدد و مشابه اتفاق می‌افتد دوباره یک عده به هول و ولا می‌افتند و کاسه چه کنم چه کنم به دستشان می‌گیرند. اما واقعیت این است که نظارت و سازماندهی درخور توجهی هم صورت نگرفته است که اگر وجود داشت باز هم می‌توان این سوال را پرسید که چرا تکرار و تکرار؟ بله، می‌گویند کارهایی را انجام داده‌ایم و یکسری اقدامات را برای ساماندهی به اوضاع این افراد صورت گرفته است و اصلا هم درست! پس کو ثمره‌‌اش؟

غیر از این است که لنگ کار و لنگ پول‌اند؟ غیر از این است که دنبال چرخاندن چرخ زندگیشان هستند؟ خیلی‌هایشان از کار بیکار شده‌های همین کارخانه‌ها و کارگاه‌های تعطیل شده هستند و حالا از سر مجبوری تن به این کار داده‌اند. مطمئنا آن‌ها هم بدشان نمی‌آید که یا دست از این کار بکشند و بروند سراغ یک کار بی‌دردسرتر و یا همین کار را در یک شرایط متعادل‌‌تر و قانونمندتر انجام بدهند. خب با حساب این اوضاع و احوال، کو ریسمانی که بتوانند برای رهایی از شر دستفروشی به آن چنگ بزنند؟ خواسته‌اند و نشده است؟


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.